زبانحال امیرالمؤمنین با حضرت زهرا سلاماللهعلیها
در خانه مانده عطر خوش ربّـنای تو امـروز زنــدهام به هـوایِ دعـای تـو همسایهها به مجـلس خـتـمت نیامـدند من بودم و همین دو سه تا بچههای تو خیلی به مجتبایِ تو برخورد فـاطمه! فـامـیل کـم گـذاشت بـرایِ عـزای تو جایِ تـمام شهـر خودم گـریه میکـنم از بسکه خالیست در این خانه جای تو زهرا مرا ببخش که نگـذاشت غربتم یک خـتـم بـا شکـوه بـگـیرم برای تو از دستِ گریههایِ تو راحت شد این محل شِکوه نمیکـنـند به من از صدای تو دیگـر به تـیغ فـتـنۀ کوفه نـیاز نیست خـونِ مـرا نـوشـته مدیـنه به پـای تو |